مانی ...


هر نفس
از یاد پر خاطره ات
شبم ستاره باران می شود

وقتی تو نیستی تکرار دقایق بیهوده اند
بیداری ثانیه ها ، مبهم

باش مانی
کز بودنت    
عمر دوباره می گیرد هستی من

اینم واسه ی آقای برنامه نویس


تو گمان می کردی
حاصل رفتن تو
گم شدن در بی زمانیست
محو شدن در بی ثانیه هاست
هم آغوشی با باد
هم سایه شدن با سایه ها

من گمان می کردم
از رفتن تو لحظه هام آشفته اند
عقربه ها سر گردان
دل من میمیرد
بال شب پره می شکند

کاش بودی و می دیدی
عبور از لحظه های بی تویی زیباست