همه گرفتارند
مردها انگار ازدواج را متحمل می شوند.مثل شروع یک کار جدید ، زندگی مشترک را شروع می کنند.
قوانین اش را مثل بچه ای که درس اش را یاد می گیرد ، با غرغر می آموزند.از آنجایی که انتظار چندانی
از ازدواج ندارند ، از آن نا امید نمی شوند و حتی اگر ناموفق باشند،نمی خواهند تمام اش کنند ـ مثل
چسبیدن به کاری که برای تان لذت بخش نیست ولی در پایان ماه نیازتان را تامین می کند ـ .
در مورد زن ها ماجرا متفاوت است.مردها مثل همه اند.زن ها مثل هیچ کس.
من جوزا