واسه ی پدرم
باز هم برای پدرم...
خیلی خوبه وقتی یکیو داری که همیشه دلت گرمه بهش.تا حالا نشده فکر کنم جایی توی زندگیم کم
بیارم .چون ایمان داشتم بابا پشتمه به معنی واقعی هم هست عین یه کوه با یه کم چاشنی بد
اخلاقی و از این حس همیشه یه حس غرور می کنم.
جالب اینجاست که پریروز که زنگ زدم چاپخونه و با مسئول چاپخونه دعوا می کردم طرف با عصبانیت
گفت خانم اسدی شما دقیقاً اخلاقتون عین حاج آقاست.![]()
هر کی هم با یه نگاه می بیندش می گه بابا عجب جذبه ای داره بی هیچ شناختی .هر کی باهاش رو
به رو میشه این حس رو می گیره .
گاهی موقع ها به مامانم حسودیم میشه همش می گم کاشکی یکی عین بابا رو داشتم.گرچه مطمئنم
مامانم این حسی که من دارم رو بهش نداره.
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۸۷ ساعت 9:51 توسط هستی
|
من جوزا