تولدی دیگر

و این منم زنی ۳۰ ساله !

 

گپ فارکسی اوستا با شاگردش


اوستا : وقتی ترند شد ما فقط در هیدن ها میریم تو
شاگرد : چشم اوستا
 
اوستا : خب الان تا این میره بالا . برو یه چایی برام بیار
شاگرد : چشم اوستا

اوستا : شیشه های چارت رو هم یه دستمال بکش
شاگرد : چشم اوستا
 
اوستا : در ضمن اون تی رو هم بردار این اردرهای کنسل شده رو هم با تی بزار سر کوچه برای آشغالی
شاگرد : بله اوستا رفتم....

 

سناریوی همیشگی!

دختر خاله دوستم خودشو با تفنگ شکاری شوهرش کشته
صبح زود ، قبل از بیدار شدن بچه 8 ساله !
سناریوی همیشگی:
دعواهای زن و وشوهری ....آقا دوست دختر داره ....کادوها سر از اسباب اثاثیه ی مرد در می آد ...مشاجره...

فقط نمی دونم این دختر فکر نکرده صبح که بچه بیدار می شه با دیدن صورت متلاشی شده دیوونه میشه .

نمی دونم!

نمی دونم این روزها همه ی آدمها زود رنج شدند

یا من زیادی گستاخانه حرف می زنم؟