تولدی دیگر
و این منم زنی ۳۰ ساله !
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۸۹ ساعت 8:10 توسط هستی
|
اوستا : شیشه های چارت رو هم یه دستمال بکش
شاگرد : چشم اوستا
اوستا : در ضمن اون تی رو هم بردار این اردرهای کنسل شده رو هم با تی بزار سر کوچه برای آشغالی
شاگرد : بله اوستا رفتم....
دختر خاله دوستم خودشو با تفنگ شکاری شوهرش کشته
صبح زود ، قبل از بیدار شدن بچه 8 ساله !
سناریوی همیشگی:
دعواهای زن و وشوهری ....آقا دوست دختر داره ....کادوها سر از اسباب اثاثیه ی مرد در می آد ...مشاجره...
فقط نمی دونم این دختر فکر نکرده صبح که بچه بیدار می شه با دیدن صورت متلاشی شده دیوونه میشه .