انگار باید بروم

زمان پشت پنجره تقدیر وا مانده است .

باید در گذر لحظه های بی فردایی

بگذارم ، بروم...

شاید آنگاه ، تو

تو که خوبی ،

تو که پاکی ،

تو که بهترین مأوایی ،

در گذرگاه خیال

بگذاری قدمی در رؤیام.