سنگر های اینترنتی
شمشیرت را بر دار
خشابش را پر کن
"کازابلانکا "
در انتظار توست .
سربازهای جمله اول من
آماده بستن بند های کفش هاشان
در کازینوهای شلوغ
در پی سرچ کردن گلوله های نام تو هستند .
شمشیرت را
با نعلبکی های مادر بزرگ تیز کن
که چشمان مادر بزرگ
روزگاری تیز بود .
سربازهای شعر من
با بند کفش تو به دار آویخته شده اند.
من در فصل ششم ،
فاتحه ای بخوان و
کتاب را ببند.
+ نوشته شده در سه شنبه بیستم دی ۱۳۸۴ ساعت 13:22 توسط هستی
|
من جوزا